آوای کرمانشاه، پریسا جواهری: اینجا ورودی یکی از کوچههای نزدیک به میدان آزادی کرمانشاه است. دو کودک حدوداً ۹ و ۱۲ ساله با لباسهایی به رنگ سطل زباله، آنچنان از کمر تا شدهاند که در نخستین نگاه بهسختی میتوان وجودشان را احساس کرد.
در فاصله بسیار نزدیکی از این دو کودک و آن سطل زباله، خودرویی گرانقیمت در حال پارک است که مردی آراسته، هدایتش میکند؛ یکی از کودکانِکار یا بهتر بگویم زبالهگرد، به شیشه کناری ماشین میزند و با آن صدای معصومانه و کودکانهاش فریاد میزند: «خوبه دیگه بهتر از این نمیتونی پارک کنی».
رانندهی ماشین میلیاردی، شیشه را پایین و عینکش را بالا میکشد و از پسرک سوال میپرسد که در این وضعیت کرونایی، داخل سطل زباله دنبال چه میگردی؟ که با پاسخی واضح روبرو میشود: «هرچی که به درد بخوره»؛ از بطری و قوطی گرفته تا شیشه؛ ایبابا هر چی!
این راننده، پس از عبور از کرونا و شیوع افسارگسیخته آن و در حالی که ماسکش را بالا میکشد، راجع به اینکه این دو کودک، زبالهها را به چه کسی میفروشند، سوال میپرسد و با سکوت سنگینِ همراه با واهمه مواجه میشود…
کودکی که به سوالهای پیدرپی جواب میدهد، پس از شنیدن این سوال که آیا هر روز در این محدوده است؟ پاسخ میدهد: «چه فرقی میکنه میخوای آمارمو بدی» و به سرعت همراه با دوستش دور میشوند.
کودک زبالهگرد را صدا میزنم؛ اما او که احساس امنیتش را از دست داده، با کیسه زبالهای که بر روی دوشش حمل میکند، حتی یک لحظه هم به عقب برنمیگردد و میرود…
یکی از مسائلی که در چند سال اخیر به شدت افزایش پیدا کرده است و هر فردی به وضوح، شاهد این قضیه است، مسئله زبالهگردی و جمعآوری ضایعات و زبالههای بازیافتی از داخل سطلهای زباله شهری توسط افراد زباله گرد است.
از دلایل افزایش زباله گردی میتوان به وضعیت نامناسب اقتصادی و سختی تأمین معیشت اشاره کرد؛ اما نکتهای که باید به آن توجه شود، لزوم ساماندهی و مدیریت زبالهگردها توسط نهادهای مسئول است که ضمن ایجاد درآمد و اشتغال و حفظ شرافت انسانیِ افراد، از این پتانسیل برای مدیریت پسماند و بازیافت در سطح شهر استفاده شود.
طی چند ماه اخیر، شاهد افزایش بیسابقه افرادی هستیم که به دلیل شیوع ویروس کرونا، کار خود را از دست دادهاند و از طریق جستوجو در زبالهها، امرارمعاش میکنند و افزایش زبالهگردها در طی این مدت، میتواند بیارتباط به وضعیتِ اینگونه افراد نباشد؛ افرادی که به دلیل بیکاری، چنان شرایط اقتصادی پیدا کردهاند که اکنون، برای امرارمعاش به خیل زبالهگردهای شهر، اضافه شدهاند.
در گذشته تنها معتادان و کودکان کار به زبالهگردی مشغول بودند؛ اما در دوران کرونایی، شاهد روی آوردن بسیاری از افراد، فارغ از اینکه در چه رده سنی و جنسیتی هستند، به این پدیده نوظهور هستیم که این خود، زنگ خطری جدی برای جامعه محسوب میشود. بهخصوص متأسفانه امروزه شاهد این هستیم که شماری از دختران نیز برای تأمین معیشت خود و خانواده، به زبالهگردی روی میآورند و میتوان، بد بودن شرایط اقتصادی این افراد و خانوادههایشان را لمس کرد. نیک میدانیم که حضور دختران بر سر سطلهای زباله، میتواند مقدمهای برای به خطر افتادن امنیت جسمی و روحی آنها شود؛ و اتفاقی اگر خدایی ناکرده رخ دهد تبعات آن بسیار بدتر از شرایط فعلی آنها خواهد بود.
طبق مشاهدات میدانی به عمل آمده، متوسط درآمد روزانه زبالهگردها ۶۰ هزار تومان در روز است که این خود میتواند انگیزهای در برخی افراد، برای جذب به این کار شود. اگرچه این افراد، حق خود را فراتر از این میدانند و همیشه منتظر فرصتی برای احقاق حقوق خود هستند و بهطور طبیعی، این انتظارات فروخفته و احساسهای نامطبوع ناشی از آن، میتواند باعث افزایش خشم در سطوحی از جامعه شود.
علیرغم آنچه اشاره شد و متأثر از شرایط اقتصادی و تبعات دوران اپیدمی کرونا، زبالهگردهای کرمانشاهی همچنان در حال فزونی گرفتن هستند و هر روز، سرهای بیشتری وارد سطلهای بزرگ زباله یا دپوی زبالهها میشود تا بلکه بتوانند سهمیه روزانهی خود را جمع کند. سهمیهای که سود آن را عملاً واسطهها و دلالان زبالهفروش میبرند که شبکهای پرسود را برای خود ایجاد کردهاند. شبکهای که تجارت «طلای کثیف» را اداره میکند.
زبالهگردها بیگمان، آسیبپذیرترینها هستند که با کمترین سود از تجارت جدید، سر در درون سطلهای زبالهای دارند که اغلب، پر از شیرابههای زبالهها و محل تجمع حشرات گوناگونی هستند که در هر شرایطی، محیط مناسب برای رشد و انتقال انواع بیماریها تلقی میشوند.
با این حال، موضوع زبالهگردهای کرمانشاهی که متشکل از همه سنین میباشد (از کودکان تا پیرها)، علیرغم نگرانیهای فعالان و هشدارهای دلسوزان، همچنان بدون راهحلی جدی و عملی از سوی مسئولان باقی مانده است و توجهی جدی هم برای حل آن، احساس نمیشود.
تا پیش از گسترش ویروس کرونا، مردم گاهی به این افراد کمکهایی میکردند؛ برای آنها غذا یا لباس میخریدند؛ یا گاهی وسیلهای که برای زندگی آنها کاربرد داشته باشد، فراهم میکردند؛ اما پس از شروع کرونا، همه از این افراد فرار میکنند.
ترس از سرایت کرونا باعث شده تا دیگر کسی به سراغ آنها نرفته و کمکهای مردمیِ کمتری به زبالهگردهای کرمانشاهی برسد.
زبالهگردها تا پاسی از شب به دنبال یافتن یک قوطی فلزی بیشتر یا یک کاسه پلاستیکی، در میان زبالههای انباشته جستجو میکنند. زبالهگردها، ساعت کاری ندارند و اگر نتوانند چیزی را جمعآوری کنند، احتمالاً با سرخوردگی شدید مواجه خواهند شد.
یکی از زبالهگردها میگوید: «شنیدهام فقط آدمهای ضعیف کرونا میگیرند!». یکی از کودکان زبالهگرد میگوید: «کار ما کثیف است؛ اما نه آنقدر که بخواهد ما را بکشد؛ از مرگ نمیترسم، اما از اینکه کارم باعث شود به وسیله ویروس و بیماری روی تخت بیمارستان بمیرم، میترسم.»
وقتی به کودک زبالهگرد دیگری که بدون دستکش و ماسک، در جستوجوی زبالهها است، در مورد کرونا توضیح داده میشود، میگوید: «ببین، کار من با آشغال است، از اینجا کثیفتر؟ چندین سال است که این کار را میکنم و با همین آشغالها و محیط کثیف سروکار دارم؛ اگر قرار بود بمیرم تا الان خلاص شده بودم».
در روزهایی که کرونا به دغدغه اصلی سلامت کل شهروندان تبدیل شده، واضح است که زبالهگردهای کرمانشاهی، هدف نخست مواجهه با انواع مخاطرات و بهخصوص خطر ابتلا به کرونا هستند. از آنجا که برای آزمایش، به جایی مراجعه نمیکنند یا اساساً امکان و توان مراجعه به پزشک ندارند؛ مشخص نیست چند نفر از آنها به کرونا آلوده شدهاند.
عامل اصلی زبالهگردی در کرمانشاه، فقر است و تاکنون اقدام مؤثری برای کنترل این پدیده انجام نشده است. بیش از ۱۵ سال از قانون ممنوعیت زبالهگردی میگذرد اما امروز بطورکلی به بوته فراموشی سپرده شده است.
طی هفتههای اخیر با اظهارات یکی از مسئولان شهری در پایتخت، مبنی بر قفل زدن بر مخازن زباله، بار دیگر توجه مردم و رسانهها به مسئله طلای کثیف جلب شده است. چهارشنبه هفته گذشته نیز یکی دیگر از مسئولان شهری پایتخت بدون اشاره به قفل زدن بر مخازن زباله شهری، از لزوم برخورد با زبالهگردها سخن به میان آورده بود. این در حالی است که نه راهحل اولی و نه راهحل دومی، نهتنها در این زمینه گرهگشا نخواهند بود که به مانعی بزرگ نیز تبدیل خواهند شد. چه آنکه با قفل زدن بر در مخازن زبالهها برای محافظت از ضایعات موجود در میان سطلهای زباله و ایجاد اختلال در فعالیت زبالهگردها، راه دستیابی مردم به این مخازن نیز مسدود میشود و شهروندان به هنگام انتقال زبالههای خود با در بسته مخازن مواجه خواهند شد.
برخورد قضایی نیز ممکن نیست. چه آنکه نه شهرداری ضابط قضایی است و نه از نیرو و امکانات وسیع برای رصد فعالیت زبالهگردها برخوردار است. به باور اغلب کارشناسان، تنها راه مقابله با پدیده زشت زبالهگردی، تفکیک زباله از مبدأ است که با همت شهروندان مقدور و میسر خواهد بود. در این صورت، هم از سرازیر شدن میلیاردها تومان به جیب مافیای زباله در تهران جلوگیری میشود و هم منابع مالی حاصل از فروش زبالههای تفکیک شده به درآمد پایداری برای شهر و شهرداری تبدیل خواهد شد.
محمدحسین بازگیر، کارشناس محیطزیست میگوید: نبود زیرساختهای لازم جهت مدیریت و تفکیک پسماند، زمینه را برای فعالیتهایی چون زبالهگردی ایجاد میکند. بازگیر بیان کرد: مدیریت پسماند یک موضوع کاملاً مشخص است که فرایند و مراحل آن بهخوبی در قانون مدیریت پسماندها مصوب سال ۱۳۸۳ تعریف و مشخص شده است. بر اساس این قانون مدیریت اجرایی پسماندها در حریم شهرها بر عهده شهرداریها است که باید به همین منظور طرح جامع و منسجمی را برای مدیریت پسماند تدوین کنند که شامل تمام مراحل از ابتدا یعنی تولید و تفکیک پسماند در مبدأ تا جمعآوری، جداسازی، انتقال اصولی و بازیافت، استحصال انرژی، تولید کمپوست و دفع نهایی و آموزش و اطلاعرسانی در این زمینه میشود همچنین ضروری است که شهرداریها زیرساختهای لازم جهت اجرای طرحهای جامع مدیریت پسماند را فراهم کنند. وی ادامه داد: زمانی که زیرساختهای لازم فراهم نباشد و پسماندها بهصورت تفکیک نشده وارد مخازن زباله در سطح شهر شوند زمینه برای فعالیتهایی چون جمعآوری غیراصولی پسماند که بهاصطلاح به آن زبالهگردی میگویند، ایجاد میشود.
زخم چرکین زباله گردی بر تن شهر
آوای کرمانشاه، پریسا جواهری: اینجا ورودی یکی از کوچههای نزدیک به میدان آزادی کرمانشاه است. دو کودک حدوداً ۹ و ۱۲ ساله با لباسهایی به رنگ سطل زباله، آنچنان از کمر تا شدهاند که در نخستین نگاه بهسختی میتوان وجودشان را احساس کرد. در فاصله بسیار نزدیکی از این دو کودک و آن سطل زباله، […]
- ارسال توسط : خبر 24
- 366 بازدید
- بدون دیدگاه