آوای کرمانشاه: امین فردین برای خبرنگاران کرمانشاهی که سالهای ابتدایی دهه هشتاد کار رسانهای میکردند، ناشناخته نیست. او آن روزها برای صداوسیمای مرکز کرمانشاه گزارش تهیه میکرد. اصالتاً خوزستانی بود ولی در کرمانشاه دانشجو بود و کمکم جذب باشگاه خبرنگاران جوان شده بود. آن روزها باشگاه خبرنگاران جوان تشکیلات عریض و طویل امروزی را نداشت و بیشتر به عنوان یک ایده در حال پا گرفتن بود.
به هر جهت امین فردین که به اصطلاح امروزی از آن «بچه پرروها» بود؛ در اکثر نشستهای خبری و برنامههای ادارات حاضر میشد و خبر و گزارش تهیه میکرد. بعد از مدتی هم غیبش زد و دیگر خبری از او نبود. البته چند باری گزارشهایی از سوی او به عنوان خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در خوزستان پخش شد و حتی به آنتن شبکه یک هم راه یافت. اما او ناگهان در سال 96 از کشور خارج شد و به آلمان مهاجرت کرد و به سرعت وبسایت و صفحات اجتماعی متعددی را با تیترها و عناوین جذابی مانند «افشاگریهای مستند» و «پشت پرده» راه انداخت.
در میان کارهایی که امین فردین تا به حال انجام داده، یک مورد بیشتر از همه در خاطر مانده است. او که پس از حضور در آلمان خود را خبرنگار و ادمین کانالی به نام پشت پرده معرفی کرده و مدام در کانال یوتیوپ این برنامه برای شخصیتهای مختلف سیاسی در کشور شاخوشانه میکشید نخستین کسی بود که پس از استعفای جنجالی محمدعلی نجفی از شهرداری تهران و مطرحشدن نام همسر دوم او یعنی میترا استاد، عکسهای خصوصی او را منتشر کرد تا این ماجرا وارد فاز تازهای شود. نکته جالبتوجه در این میان این است که میترا استاد هم کرمانشاهی بود و حتی مدتی هم با سیمای مرکز کرمانشاه همکاری کرده بود. گرچه هیچ اطلاعاتی در زمینه مدت و میزان همکاری میترا استاد با شبکه زاگرس وجود ندارد؛ اما اگر فیلم واران (ساخته سیمای مرکز کرمانشاه با بازی میترا استاد) را مبنا قرار دهیم که در سال 96 جوایزی را در جشنواره تولیدات رادیو و تلویزیون ایران کسب کرد، فاصله زیادی بین زمان همکاری فردین و استاد وجود دارد.
موضوع دیگر درباره امین فردین این بود که یکی از مهمترین اهداف این فرد برای راهاندازی وبسایت و صفحات اجتماعی، حمله به فعالین سیاسی و رسانهای (از مسیح علینژاد تا مهندس صفایی فراهانی) بود. بهطوریکه هر بار با نشان دادن تصاویر، فیلم و اسنادی تأکید داشت این اسناد توسط تیمش (!) تهیهشده، سعی میکرد از نمد این افراد برای خودش کلاهی ببافد.
البته ماجرای امین فردین به انتشار همین اخبار یا اسناد ختم نمیشود. این فرد زمانی مدعی شده بود که ﺣﻤله سایبری بسیار موفقی را به وبسایت رسمی محمدجواد آذری جهرمی (وزیر ارتباطات دولت دوازدهم) انجام داده است و به اسناد بسیار مهمی هم دست پیدا کرده است، اما پس از مدتی مشخص شد که آن وبسایت، یک وبسایت کاملاً جعلی بوده که توسط خود امین فردین به نام «محمد آذری جهرمی» ایجاد شده است و در واقع امین فردین بعد از انتشار این خبر دروغین، نهتنها اسناد و مدارکی را علیه محمدجواد آذری جهرمی منتشر نکرد، بلکه نام او را به صورت گسترده و بهعناوینمختلف در وبسایتها و صفحات اجتماعی خود مطرح کرد و بعد از اینکه مشخصات این وبسایت جعلی و محل استقرار سِرور میزبانِ این چند وبسایت افشا شد، امین فردین وبسایت اصلی خود را از دسترس خارج کرد و سِرور آن را به طور موقت تغییر داد و حتی ماهﻫﺎ قبل، نسبت به ویرایش و تغییر و تحریف بیوگرافی و رزومه فعالیت خود در صداوسیما را که سالها قبل از خروجش از ایران در وبلاگ شخصی او منتشر شده بود پاک کرد.
این روزها که بحث مافیای قمار و سایتهای شرطبندی داغ شده است، باز هم نام امین فردین به عنوان عضوی از این شبکه برده میشود. گزارش پیش رو که توسط وبسایت فرارو تهیهشده به مافیای سایتهای شرطبندی پرداخته و در این میان گریزی هم به امین فردین زده است.
***
این روزها که مردم در فضای واقعی، درگیر باز کردن گرههای بسته زندگی و معیشت خود هستند آنسوتر در فضای مجازی، زندگیهای لاکچریِ شاخهای مجازیِ درگیر بازیهای قمار و شرطبندی، سرابی از یک شبه پولدار شدن را نمایش میدهد.
کم نیستند شخصیتهایی که با دست خالی و گاه با پروندهای سیاه از ایران به ترکیه رفتند و چند وقت بعد تصاویری از زندگی مجلل و ماشینهای آنچنانیشان چشم مخاطب را گرفت. واقعاً چگونه شد که وحید خزایی، داوود غفاری معروف به هزینه، بهادر ترکیبی و چندین و چند اسم دیگر، صاحب زندگی آنچنانی شدند و حتی گاه عطای قاچاق را به لقای سایتهای شرطبندی بخشیدند، تجارتی سیاه و سودآور دیگری را آغاز کردند که اگر جیب بازیکنندگان را خالی کرد، جیب صاحبان این سایتها را پر و پرتر کرد.
مسعود ۲۵ ساله یکی از همین بازیکنندگان سایتهای شرطبندی است، او میگوید واقعاً وسوسهکننده است. شما در خانه نشستهای و یک گوشی هوشمند دستت است و فکر میکنی از همینجا که نشستی بهیکباره میتوانی پولت را چند برابر کنی. من اول با پول کم بازی میکردم. تا اینکه قصد خرید یک پراید ۳۳ میلیونی کردم. آنوقت فقط ۱۰ میلیون تومان داشتم. دوستم به من پیشنهاد داد کسری سرمایهام را از بازی در این سایتها فراهم کنم. من وارد یکی از همین سایتها شدم. حسابم را ۲ میلیون شارژ کردم و بازی انفجار را شروع کردم. اولش ۵ میلیون بردم. بعد تصمیم گرفتم باقی پولم را هم سرمایهگذاری کنم تا بیشتر ببرم. گفتم یا شانس و اقبال، شروع به بازی کردم. اما بعد از آن دیگر شانس با من همراه نشد. ظرف چند ساعت بازی، سرمایهام رفت. خیلی افسوس خوردم که کاش با همان ۵ میلیون کنار کشیده بودم، اما وقتی آدم میبرد وسوسه میشود که شاید بتوانم بیشتر ببرم. من همین یک بار را امتحان کردم و دستم را داغ کردم که اگر ما شانس داشتیم اینجا نبودیم!
حسین ۱۶ ساله هم از صفحه میلاد حاتمی یکی از شاخهای اینستاگرامی که با چالشهای جنجالی و غیراخلاقیاش، اسمورسمی به هم زده است با یکی از این سایتها آشنا شده است. او میگوید: من ۱۵۰ هزار تومان داشتم اولش هم برد خوبی کردم. ۳ میلیون بردم. بعد ۳ میلیون را دوباره بازی کردم. به تدریج همهاش را باختم. بعد از دوستم ۵۰۰ هزار تومان، قرض گرفتم. آن را هم باختم. شماره کارت و رمز دوم مادرم دستم بود تا هر وقت شارژ اینترنت و گوشی میخواهم راحت بخرم. وسوسه شدم از حساب مادرم ۵ میلیون حسابم را شارژ کردم آن را هم باختم. بعد مادرم متوجه شد. حالا مادرم دیگر اطلاعات کارتش را در اختیار من قرار نمیدهد و مدام هم مرا تحت نظر دارد.
سبحان، اما با خنده میگوید این دیگر تقصیر خود ماست که وقتی میبریم طمع میکنیم و باز هم بازی میکنیم. اما رضا حرف او را قبول ندارد. او با عصبانیت میگوید: نیما یادت رفته؟ پسره دیوانه میخواست گوشیاش را عوض کند آن را فروخت و رفت تو این سایتها بازی کرد. همان بار اول همه پولش را باخت. خدا به من رحم کرد. من میخواستم همین کار را کنم نیما را که دیدم ترسیدم گفتم ما که شانس نداریم همین یک قرونم که داریم از دست میدهیم.
مسعود، حسین، سبحان و رضا همگی میگویند از طریق تبلیغات فضای مجازی با این سایتهای شرطبندی آشنا شدند. سبحان میگوید: من خودم عاشق موسیقی رپ و هیپهاپ هستم. الان خیلی از این رپرها رفتند تو این کار جیدال، علیرضا جیجی، سی جل، عرفان پایدار، سپهر خلسه و بهزاد لیتو این همه کار کردند به جایی نرسیدند، اما از وقتی که رفتند تو این کار، مایهدار شدند.
رضا هم ادامه میدهد: همین رضا پیشرو چقدر دم از معرفت میزد. اینقدر تو ایران بهش سخت گرفتند رفت و او هم الان، سایت شرطبندی دارد. پویان مختاری، میلاد، بهادر و… اینها اول چی داشتند، الان همهچیز دارند. وقتی به هر دری میزنیم بسته است خب این فکر که بتونی یک شبه به همهچیز برسی دیوانه کننده است و میگویی به تجربه یک بارش میارزد، اما شانس که نداری، نداری. همان یک بار بدبخت میشوی.
مسعود که خودش پول ماشینش را باخته از دوستانش میگوید که به این بازیها معتاد شدند. او از یکی از آشناهایش تعریف میکند: بیچاره رفیقم، ارث بهش رسیده بود. خیلی نبود ۵۰-۶۰ میلیون. اما باز میتوانست سرجمع با پولی که خودش داشت یک مغازه بزرگتر رهن کند. همین بچههای معتاد شرطبندی، زیر پایش نشستند. حسابش را ۵۰ میلیون تومان شارژ کرد و اینقدر بازی کرد که همه را باخت. رسید به پول رهن مغازه خودش. خانومش فهمید و فرشته نجاتش شد. با دعوا نگذاشت ادامه بدهد. بدبخت افسردگی گرفته بود. اما بعضی از دوستان معتاد به قمار من هر چی هم میبازند کم نمیآرند. میگویند شانس است بالاخره بازی برد و باخت دارد.
اما آیا واقعاً شانس در این سایتها حرف اول را میزند؟ یا شگرد دیگری در کار است؟
ساختار و حقههای سایتهای شرطبندی
به گفته کارشناسان، همه سایتهای شرطبندی، مثل هم هستند. هر چند هرکدام از آنها توسط یک فرد خاص یا کانال جداگانه تبلیغ شوند. این سایتها فقط نام، دامنه و در برخی موارد دیتابیس و تا حدودی ظاهر کمی متفاوت دارند، اما همه آنها مانند هم هستند با کمی رنگ و لعاب متفاوت. به گفته برخی منابع، ۹۰ درصد سایتهای شرطبندی از یک اسکریپت استفاده میکنند. در نتیجه با ضرر در یک سایت نباید حرف تبلیغکنندگان سایتهای دیگر را باور کرد که سایت او از سایتهای دیگر بهتر است و فکر کرد در آن سایت میتوان ضرر خود را جبران کرد. چون هرقدر هم که قالب برخی از این سایتها متفاوت به نظر برسد ساختار همه آنها یکی است.
برای دانستن آن که این سایتها چه ساختار ناامنی دارند کافی است از راههای مختلف مثلاً از بیوی صفحه یکی از همین شاخهای مجازی وارد صفحه یکی از همین سایتها و کازینوهای مجازی شد. البته اگر فیلترشکن روشن باشد به راحتی وارد میشوید. بعد یک پیغام روی صفحه موبایل میآید که برای ورود به این سایتها به دلیل فیلترینگ در ایران، تا اطلاع ثانوی باید از فیلترشکن استفاده کرد و این مشکل سراسری بوده و از صبر و شکیبایی مخاطب هم تشکر میشود.
بعد باید در این سایت ثبتنام کرد و یک نام کاربری ایجاد کرد. مشکل از همینجا شروع میشود. در اغلب این سایتها شما میتوانید با هر اطلاعات و هر شماره تلفن و نشانی ایمیلی، نام کاربری بسازید، چون تایید شدنی در کار نیست.
سپس نوبت به شارژ کارت میرسد که معمولاً این سایتها در ظاهر چند راه پیشنهاد میدهند مثلاً درگاه مستقیم بانکی، کارت به کارت، ووچو پرفکت مانی و پارس گرام و…، اما در هر صورت شما به صفحهای منتقل میشوید که یک درگاه بانکی مطمئن نیست. این آدرسها با اسامی نامشخص و متغیر، حتی گاهی HTTP هم ندارند و به محض ورود اطلاعات، کارتبانکی کاربر در اختیار یک صفحه ناامن قرار میگیرد و احتمال فیشنگ بالاست و ممکن است تمام موجودی حساب کاربر برداشت شود.
در این میان شگفتیآور درگاههای بانکی ایران هستند که به راحتی در اختیار این سایتها قرار دارند. شماره کارت مقصد هم برای بانکهای ایرانی هستند، ولی این کارتها اجارهای هستند و مدام تغییر میکنند. صاحبان این کارتها طی یک قرار درصدی از این پول واریزی را میگیرند.
تا به اینجا کاربر با وارد کردن اطلاعات کارتی خود در درگاههایی که امن نیستند خطر بزرگی کرده است و کل اندوخته خود را در معرض تهدید قرار داده است. اما مسئله به همینجا ختم نمیشود. پس از این کاربر باید از میان بازیها به انتخاب یک بازی بپردازد. از پیشبینی، تا پوکر، انفجار و تختهنرد. اما سیستم این بازیها بهگونهای طراحی شدند که یا به طور اتومات یا با مداخله ادمین، امکان تقلب در بازی وجود دارد.
تبریزی یکی از کارشناسان آی تی در این باره به فرارو میگوید: ۶۰ تا ۷۰ درصد کسانی که در این سایتها مشغول بازی میشوند برنده و بازنده ندارند. از همان اول سرشان کلاه میرود. از همان ابتدا با در اختیار گذاشتن اطلاعات بانکیشان و بعد هم در حین بازی. برخی از این سایتها، شرطبندیهای مضحکی میگذارند تا افراد خیال کنند به راحتی برنده میشوند. این سایتها از همان اول با فیشینگ، اطلاعات آنها را به درگاه تقلبی میفرستند و از آنجا جیب کاربران را خالی میکنند. پورتالهای دیگری هم که به مردم توصیه میکنند وارد بازی شوند. در این بازیها به شیوههای مختلف سر مردم کلاه میگذارند. مثلاً در بازی پوکر به راحتی تقلب میشود. وقتی مبلغ پایین است میگذارند فرد برنده شود، ولی همینکه کاربر فکر کند کارت خوبی در دست دارد و رقم را بالا میبرد، آن لحظه ادمین کنترل بازی را در دست میگیرد و دیگر کاربر با ربات بازی نمیکند. ادمین که میداند کارتهای دست کاربر چیست وارد بازی میشود و کاربر میبازد. این از طریق اتومات هم میشود، ولی در اکثر مواقع که رقم بالاست ادمین وارد بازی میشود. در بازی که طرف بازی، نباید بداند کارتهای شما چیست او میداند و همین موجب باخت شما میشود.
او ادامه میدهد: در بازی تختهنرد هم تاسی که ریخته میشود باید اتفاقی باشد. اما در این بازی هیچ ضمانتی برای اتفاقی بودن این تاسها نیست. کامپیوتر میتواند تاسها را به نفع یکی از طرفین بازی تغییر دهد. به طور سیستماتیک در این سایتها، اول میگذارند فرد ببرد بعد وقتی طمع فرد و رقمهایی که در بازی گذاشت بالا رفت ادمین وارد بازی میشود یا الگوریتم به نحوی است که کاربر بازنده باشد. اگر پولشان، رقمی نباشد میگذارند برنده شوند، ولی وقتی رقم خیلی بالا باشد بازی فرق میکند. مواردی بوده که کاربر ۱۰۰ میلیون و ۲۰۰ میلیون برده، اما حسابش را در سایت مسدود کردند. گاهی حتی فرد حسابش را شارژ کرده تا بازی کند، اما بعد دسترسی او به سایت قطع شده، این دیگر به دلخواه صاحبان این سایتها ربط دارد.
تبریزی همچنین میگوید: در میان بازیهای این سایتها، انفجار از همه وسوسهکنندهتر است. به مخاطب اینگونه القا میشود که ظرف مدت کوتاهی، خیلی سریع میتواند پولش را چند برابر کند. این بازی که در اصل از یک بازی خارجی برداشت شده بر اساس یک کد اصلی است که این کد باید اتفاقی باشد. این کد ضریبی است که ضربدر در پولی که کاربر در بازی گذاشته میشود و حاصلش پولی است که کاربر باید ببرد. این سایتها به مخاطب میگویند این ضریب کاملاً مطمئن است و این ضریب با یک کد به شما فرستاده میشود و شما بعد از پایان بازی میتوانید این کد را باز کرده و از آن مطمئن شوید که همان ضریب است. کسی که اطلاعاتی از تکنولوژی ندارد با این حرفها قانع میشود.
وی اضافه میکند: گاهی حتی فرد در اینترنت جستجو میکند که این کد قابلاطمینان است یا نه؟ میبیند این یک الگوریتم است و نمیتواند تقلبی باشد، اما به هیچ وجه اینطور نیست. اولاً تست کردن این کد اطلاعات تکنیکی لازم دارد. هر ۲ دقیقه یک بار هم بازی جدیدی صورت میگیرد و فرصت نمیشود کدها را کنترل کرد. اصلاً اتفاقی بودن این کد هم ممکن است درست نباشد و این عدد حسابشدهای باشد. بازی انفجار، چون اطلاعات زیادی از کاربر نمیخواهد و فقط یک نمودار است که همینطور بالا میرود و هر وقت کاربر بخواهد آن را متوقف میکند و به اندازه ضریب داده شده پولش چند برابر میشود خیلی متقاضی دارد. اما اغلب ۷۰ تا ۸۰ درصد کسانی که بازی انفجار را آنلاین بازی میکنند در این بازی پولشان را از دست میدهند.
او درباره پیشبینی بازیهای فوتبال هم میگوید: در این موارد نمیتوان تقلب کرد. چون دو باشگاه دارند بازی میکنند و سایتهای شرطبندی ایرانی هم آنقدر قوی نیستند که بخواهند روی بازی باشگاههای خارجی تأثیر بگذارند. اما گزارشهایی وجود دارد که در این بازیها فردی که درست حدس زده و رقم بالایی برده بعد از بازی، حسابش در این سایتها مسدود شده است. این یک قانون در بازیهای آنلاین ایرانی شده است. مسئله اینجاست این افراد مالباخته هم صدایشان به جایی نمیرسد. چون قمار و شرطبندی در ایران ممنوع است.
این سایتها بدون هر گونه نظارت و کنترلی در میان خلاهای قانونی موجود میتازند. گاهی برخی از این سایتها یا مبلغانشان فیلمی از برنده شدن خود میگذارند. اما تبریزی میگوید: سیستم این سایتها بهگونهای است که بیش از دو درصد پولی که در یک دور بازی گذاشته شده نباید بیرون برود. این دو تا سه درصد هم طوری پخش میشود که طمع کاربر برای بالا بردن رقم بیشتر شود.
وی میافزاید: قبلترها این گردانندگان سایتها بودند که برای تبلیغ مینشستند پای بازی، آن هم بازی انفجار نه فوتبال. چون بازی انفجار وسوسهانگیزترین بازی است. آنها به مخاطب میگویند الگوریتم این بازی قابلاطمینان است. در حالی که پنل این بازی در دست خودشان است. میتوانند این بازی را ده بار کپی کنند و اعداد آن را تغییر بدهند و بالا و پایین کنند. تا کاربر یا ببرد یا ببازد حتی چقدر ببرد یا ببازد. بعد با این مداخله خودش بازی میکرد و میبرد. اما این شگرد کمکم نخنما شد حالا برای تبلیغ به شاخهای اینستاگرامی، یک رپر یا ورزشکار پول میدهند تا در یک بازه زمانی مشخص، به یک آدرس که به او میدهند برود و بازی کند. او هم همین کار را میکند و میبرد، اما این همان پولی است که بابت حقالزحمه این تبلیغ به او داده شده است و این بازی کاملاً کنترلشده است.
گردانندگان این سایتها کیستند؟
بررسیها نشان میدهد بیش از ۱۳۰۰ سایت شرطبندی برای مخاطبان ایرانی فعالیت دارند که ۸۰ درصد آنها به خانواده امیرشقاقی مربوط میشود. چند سال پیش برای اولین بار، «محمد جرجندی» کارشناس امنیت اطلاعات که حالا مقیم آمریکاست و روی موضوع مافیای شرطبندی کار کرده بود از «سعدالله امیرشقاقی» معروف به دکتر و پسرش با نام «فرشید امیرشقاقی» معروف به مونتیگو در اینستاگرام به عنوان دو تن از سرشاخههای مافیای شرطبندی اینترنتی نام برد.
در حال حاضر بیشتر این سایتهای شرطبندی که به خصوص توسط چهرهها و شاخهای اینستاگرامی تبلیغ میشوند متعلق به خانواده امیرشقاقی هستند. این پدر و پسر صاحبان سایت شرطبندی «بتبال ۹۰» هستند، بسیاری از سایتهای دیگر را هم در این زمینه طراحی کردهاند و مدیریت بسیاری از سایتهای دیگر شرطبندی را هم در اختیار دارند و نقش مهمی در حمایت مالی و مطرح کردن شاخهای اینستاگرام دارند. این دو، نزدیک به ۲۰۰ نمایندگی دارند و هر کدام از این نمایندهها یک کپی از پورتال اصلی را به خود اختصاص داده است. این نمایندهها که اکثر شاخهای اینستاگرامی هستند با ضریب ۵۰ -۵۰ یا ۶۰-۴۰ در این سایتها شریک هستند.
به گفته جرجندی، درآمد این خانواده از سایتهای شرطبندی ماهانه ۲۰ میلیون یوروست. آنها حتی به تازگی بانکی مجازی به نام «پارسگرام» ایجاد کردند که تمام اندوخته این شاخهای اینستاگرامی در آن نگهداری میشود و امیرشقاقی پسر مدام بر استفاده از آن تأکید دارد. آن هم درگاهی که امنیت آن مشخص نیست و تمام اطلاعات کاربران را در اختیار امیرشقاقی قرار میدهد.
فرشید امیرشقاقی زمانی شروع به خوانندگی کرد با رپرها تِرک بیرون داد و با آنها عکس یادگاری گرفت تا امروز چندین و چند رپر ایرانی بخشی از سایتهای شرطبندی را در اختیار داشته باشند.
آنها با اجاره و فروش سایتهای شرطبندی خود به گونه دیگری نیز تقلب میکنند. چرا که حتی پس از فروش یا اجاره، به سایتهای دیگر دسترسی دارند و بنا بر دلایلی گاهی اوقات این سایتها را از دست گردانندگانشان بیرون میکشند این امر حتی درباره نمایندگی شاخهای اینستاگرامی هم اتفاق افتاد.
این تجارت جز این شاخها، به بک بال رسانهای هم نیاز دارد که این روزها «امیر فردین» این وظیفه را بر عهده گرفته است. او که خود را خبرنگار پاپاراتزی میخواند یک زمانی مدعی مبارزه با این سایتها بود حالا کارش شده گذاشتن لایو با این چهرهها و جنجال ساختن از موضوعات متعدد درباره زندگی شخصی این چهرههای زرد که جز نمایشی برای افزودن فالوور و تبلیغات این سایتها چیزی دیگری نیست.
از رابطهها و ازدواجهای دروغین، دعواهای ساختگی آنچنانی و آدم دزدی همه راهی برای دیده شدن این سایتها و به تور انداختن قربانیان بیشتر است. در همین اواخر لایوهایی ندا یاسی با امیرتتلو، رابطه دنیا جهانبخت با مهرداد جم، جدایی پویان مختاری از نیلی افشار، خواستگاری پویان مختاری از آناشید حسینی و … شگردهای تبلیغاتی این سایتها و نوچههایشان است. آنها حاشیه را برای جذب فالور بیشتر و سود بیشتر میخواهند. بیخود نیست که آناشید حسینی همزمان با جنجال خواستگاری پویان مختاری، کمپین هشتگ مدیا راه میاندازد تا اینها همه در کنار هم راهی باشد برای بیشتر چاپیدن مردم.
این شاخهای اینستاگرامی، نمایشی از یک شبه پولدار شدن در کشوری هستند که اقتصادش راه تنفس را بر مردمش بسته و آنها را درمانده کرده است. راهی که آنقدر وسوسهکننده است که حتی چهرههای فرهنگی و هنری را در خود غرق میکند چه برسد به نوجوانان و جوانانی با هزار آرزو را.
در شرایطی که هشت مردم گرو نهشان است این سایتها میتازند و با بازیهای رسانهای فالور جذب میکنند و به راحتی جیب این قربانیان را خالی و رویاهایشان را به باد میدهند. در این وسط فقط جای نظارت و کنترل متولیانی خالی است.
دیدگاه ها