آوای کرمانشاه، زینب امینی: جلسه نقد و بررسی رمان «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» اثر جاناتان سفران فوئر، که توسط محسن یاوری مترجم کرمانشاهی، به فارسی برگردانده شده است، در دانشکده پزشکی دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار شد.
جاناتان سَفران فوئر ۲۱ فوریه ۱۹۷۷ در واشنگتن دیسی آمریکا به دنیا آمد، اولین رمانش تحت عنوان «همهچیز میدرخشد» سال ۲۰۰۲ به چاپ رسید که موفقیتهای زیادی برای او به ارمغان آورد. فوئر، سه سال بعد، دومین رمان خود «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» را منتشر کرد که کتاب بسیار موفقی بود و توانست نظر منتقدین و رضایت مخاطبان را به خود جلب کند. سفران فوئر در این کتاب، بخشی از تبعات جنگی را نشان میدهد که این بار به خانهی او کشیده شده، اما داستانی که تعریف میکند فقط داستان نیویورک و یازده سپتامبر نیست. گویی برای او فرقی نمیکند که جنگ کجا رخ داده باشد، جنگ، جنگ است؛ خواه در درسدن آلمان، خواه در ناکازاکی ژاپن یا هر جای دیگری.
در این کتاب، «اسکار شل» پسربچه نه ساله و باهوشی است که بیشتر از هر چیز در دنیا عاشق پدرش بوده و وقتی پدرش را در حملات یازده سپتامبر از دست میدهد، زندگیاش دستخوش تغییراتی میشود. او مدتی پس از مرگ پدرش بهطور کاملاً اتفاقی کلید مرموزی را در کمد پدرش و توی یک گلدان پیدا میکند و همین مسئله باعث میشود که او تصمیم بگیرد که تمام پنج منطقهی نیویورک را جستوجو کند تا بفهمد کلید پدرش قرار بوده چه قفلی را باز کند. جاناتان سفران فوئر در این سفر اکتشافی، با ظرافتی شگرف و پراحساس، ما را با این کودک همراه میکند تا دنیا را از دریچهی چشم او ببینیم.
محسن یاوری مترجم رمان «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» متولد بهمن ۱۳۶۸ است و فعالیتهای هنریاش را در حوزههای مختلفی از جمله داستان، فیلمنامهنویسی و فیلمسازی پی گرفته و آثارش در جشنوارههای مختلفی مورد توجه قرار گرفتهاند و موفقیتهای زیادی به دنبال داشته است. علاقهاش به ادبیات سبب شده که رشته دانشگاهیاش را مترجمی زبان انگلیسی انتخاب کند تا بتواند بدون واسطه مترجم با یک اثر ادبی ارتباط برقرار کند. یاوری کرمانشاهی است و این روزها در زادگاه خود مشغول به فعالیت است. نشست نقد و بررسی رمان «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» با حضور محسن یاوری، مترجم کتاب، دکتر یوخابه محمدیان، آرش محمودی نویسنده کرمانشاهی و جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاه پزشکی برگزار شد و در این جلسه بحثهایی پیرامون تاریخ، ادبیات و سیاست در آمریکا شکل گرفت.
آرش محمودی از منتقدین حاضر در جلسه ابتدا به بررسی نقش و اهمیت داستان در جامعه پرداخت و گفت: دیوید پینالت در مقدمه کتاب «شیوههای راویت در هزار و یک شب» هزار و یک شبی که بورخس آن را میراث داستان جهان میخواند، مینویسد: همواره به دنبال پاسخی برای این سوال بودم که داستان چه ارزشی در زندگی ما دارد و ادبیات چهکار کردی؟ تا اینکه شروع به خواندن کتاب کردم و در همان قصههای اول هزار و یک شب، داستان تاجری را خواندم که به قصد تجارت از شهر خارج شده و زیر سایهی درختی سفرهی نان و خرمایش را پهن میکند. مرد تاجر هستههای خرما را به سمتی پرتاب میکند. ناگهان غولی ظاهر میشود و میگوید: «این هستههای خرما را که پرت کردی به سر بچههای من خورده و مردهاند. من آمدهام که انتقام فرزندانم را بگیرم و تو را خواهم کشت!» در این لحظه سه پیرمرد بازرگان که از آن مسیر در حال عبور هستند جویای ماجرا میشوند. مرد بازرگان ماجرا را تعریف میکند. پیرمردها به غول پیشنهاد میدهند که هرکدام برای او قصهای تعریف کنند و اگر قصهها را دوست داشت از خون مرد بازرگان بگذرد و اگر نه او را بکشد. غول از پیشنهاد آنها استقبال میکند. قصهها را که میشنود بسیار لذت میبرد و قهقههزنان ابراز خوشحالی کرده و از خون بازرگان میگذرد… دیوید پینالت میگوید: قصه آمده است که جانها را نجات دهد!
و به نظر من این یکی از بهترین تعاریف برای قصهگویی است. آنچه قرار است ما را از این زندگی سطحی و جنگطلبیها نجات دهد همین قصههاست.
محمودی در ادامه در باره اهمیت ترجمه و رمان بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک، گفت: بحث ترجمه از مباحث بسیار مهم ادبیات است. ترجمه باعث میشود ملتها به هم نزدیکتر شوند و با فرهنگ هم آشنایی پیدا کنند. ما مترجمینی در ادبیاتمان داریم مانند محمد قاضی، ابراهیم یونسی، صالح حسینی و… که شهرت و آوازه ایشان بر هیچکس پوشیده نیست. هرچه که ادبیات ایران به واسطه ادبیات ترجمه به آن دست یافته حاصل تلاشها و زحمتهای امثال این اساتید بوده که هر کدام ستارهی درخشانی در آسمان ادبیات هستند.
وی در ادامه افزود: من بارها راجع به ترجمه رمان بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک صحبت کردهام که بسیار خوشخوان و استاندارد است. اولین نکتهای که مخاطب در مواجهه با یک اثر ترجمه به آن توجه میکند این است که مترجم چقدر به ادبیات و داستان مسلط است و چقدر به زبان اهمیت میدهد و من همه اینها را در «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» دیدهام.
محمودی در ادامه با اشاره به موقعیت آمریکا در جهان گفت: وقتی ما به آمریکا بهعنوان سرزمینی که با حضور مهاجران تشکیل شده نگاه میکنیم با یک دوگانگی و مناقشه در این بستر مواجه هستیم. یعنی آمریکا برای ما نماد مناقشاتی ست که همواره در طول تاریخ با آن درگیر بوده. دوگانه دموکراتها، جمهوری خواهان، دوگانه شمال و جنوب، سیاهوسفید و… تاریخ آمریکا پر از این تنشه و جنگهاست.
همانطور اگر به این اثر هم دقت کنیم که یکی از تازهترین آثار ادبیات آمریکاست مهمترین مسئلهی آن جنگ است. و آنچه که در آن مهم است پرداختن جاناتان سفران فوئر به مسئله جنگ از زاویهای تازه است. به نظرم زاویه دید خلاقانهای را برای به نمایش گذاشتن هویت آمریکایی انتخاب کرده و ما با یک شکل کشف و شهودی متفاوت روبرو هستیم.
محمودی در ادامه به میل آمریکاییها به قهرمانسازی اشاره کرد و گفت: آمریکایی که حاصل این جنگهاست همیشه در آثار ادبی و هنریاش به دنبال یک قهرمان بوده. طوری که به مردم نیز القا شده و شعاری دارند بنام «رویای آمریکایی» که قرار است قهرمانانی متولد شوند که ایدهی آقای جهان بودن آمریکا را حقیقت ببخشند. با وجود اینکه سفران فوئر سعی کرده است از زیر این نگاه فرار کند ولی ما بازهم در این رمان با یک قهرمان مواجه هستیم. قهرمانی که یکی از شاخصههای ادبیات آمریکا است بر خلاف ادبیات اروپا و حتی ادبیات خاورمیانه، آمریکاییها در تمام رمانهای مشهورشان ردپایی از قهرمان قابل مشاهده است.
وی با اشاره به اینکه آثاری هم در ادبیات آمریکا تولید شده که برخورد دیگری با مقوله قهرمان دارد، افزود: همانطور که «سال بلو» در رمان «هندرسون شاه باران» یا ارنست همینگوی در «پیرمرد و دریا» شکل دیگری از قهرمان را به ما ارائه میدهند اما در اینکه یک نفر قرار است محصولی به دست بیاورد و یا نقش نجاتدهنده را ایفا کند، نقطه مشترک دارند. در سینمایشان هم اینچنین است. اگر به آثار «اسپیلبرگ» یا «اسکورسیزی» نگاه کنیم همیشه موضوع حول محور قهرمان بوده و آن قهرمان هم قالبا یک آمریکایی است که با ورودش گرهها را باز میکند و رهایی میبخشد. پس این کلیدواژهای است که در ادبیات آمریکا بسیار نقش دارد.
محمودی سپس به قهرمان رمان بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک اشاره کرد و گفت: اما به نظر من فوئر برخورد جالب و متفاوتی با مقوله قهرمان و جنگ به عنوان ایده اصلی داشته و همین باعث شده که امروز ما در کرمانشاه بنشینیم و در مورد بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک صحبت کنیم.
نویسنده نشانههایی گذاشته که در آن بستر لزوماً آمریکاییها مثبت نیستند. ما در این رمان جنگهای جهانی را میبینیم که آمریکا در آن نقش پررنگی داشته. بمباران هیروشیما و همچنین خیلی از جنگهای کوچک و بزرگی که در این رمان با گرفتار شدن شخصیتها به آن اشاره شده است.
وی در باره ایده اصلی رمان گفت: حادثهی ۱۱ سپتامبر ظلمی بود در حق مردم آمریکا و فوئر نتوانسته از آن بگذرد. اما به پشت پردههای ۱۱ سپتامبر نپرداخته و بحث را به سمت سیاست نبرده است، که چطور ممکن است در سیستمی با امنیت هوایی آمریکا، چند هواپیما چنین فاجعهای بیافرینند.
این رمان تشریح ظلمی است که در این حادثه به مردم آمریکا رفته و اگر دایره را کوچکتر کنیم جفایی است که یک خانواده آمریکایی متحمل میشود. ما داستان را از زاویه دید پسری به نام «اسکار» میخوانیم که پدرش را در این حادثه از دست داده است.
محمودی در باره فرم رمان و الگوی استفاده شده در این رمان افزود: یک الگو در ادبیات اسطورهای ما وجود دارد به اسم «سفر قهرمان» که اولین بار توسط «جوزف کمبل» مطرح شد. فوئر از این الگو به خوبی استفاده کرده و سعی میکند از شخصیت اسکار یک اسطورهی مدرن بسازد. جوزف کمبل در سفر قهرمانش ۱۷ الگو و نشانه را مطرح میکند. این الگوها و نشانهها به سه بخش تقسیم شدهاند. جدایی، شهود، بازگشت که برای هرکدام زیرشاخههایی تعیین شده. در بخش جدایی، شخصیت اصلی اثر دعوت میشود برای سفر و جدا شدن از موقعیتی که در آن حضور دارد. در کنار این دعوت مسئلهای هست به اسم امداد غیبی. نیروهایی که کمک میکنند تا این فرد مجاب شود پا در این سفر بگذارد. بعد به مرحلهی شهود میرسیم که شخصیت مسافر ما وارد یک جهان ناشناخته میشود و به واسطه آن کشف و شهود میکند و با آزمونهایی مواجه میشود. بعد با ایزدبانو و بعد با زن وسوسهگر روبهرو میشود و در نهایت نیز بازگشت مطرح میشود. شخصیت اصلی داستان به موقعیت آرامش قبل از طوفانی که داشته برمیگردد.
فوئر در این کتاب به چیزی حدود هفت الی هشت مورد از نشانههای الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل اشاره کرده است.
محمودی در ادامه به مقایسه الگوی سفر قهرمان در رمان بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک، پرداخت و گفت: در این اثر پسری هست که پدرش را از دست داده و بعد به دنبال چرایی این از دست دادن است. در این گیرودار با خودش کلنجار میرود به یک کلید میرسد که این انگار همان امداد غیبی است. کلیدی که انگار پدرش قرار بود قفلی را بهواسطهی آن باز کند. از اینجا سفر اسکار شروع میشود و اگر نخواهیم پایان داستان را برملا کنیم به نظرم تنها میتوانم به درخشان بودن پایان این اثر اشاره کنم چون تمام الگوهایی که در ذهن داریم به واسطه این عمل اسکار و به واسطه کلیدی که قرار بود رمزگشا باشد شکسته میشود.
وی افزود: به نظرم همین باعث دیده شدن و خوانده شدن اثر شده. به چالش کشیدن الگوهای آمریکایی در این شکل داستانگویی یکی دیگر از نقاط قوت رمان است. نویسنده قصد دارد یک آمریکای جدید را نشان دهد. در این کشف و شهودی که به همراه اسکار همراه میشویم با جامعهای مواجه هستیم که بشدت ازهمگسیخته، ضربه خورده، لطمه دیده است و این نقطه قابلدرک و درخشان رمان است.
سفران فوئر در این اثر مدام در حال نهیب و نقد است. از مادر اسکار تا پدربزرگ و بلکهایی که در طول روایت میآیند و در نهایت آخرین بلک که گره اصلی ماجرا را باز میکند و ما را با یک شوک غریب مواجه میکند.
محمودی در پایان سخنانش درباره الگوی آمریکایی گفت: البته باید در نظر داشت که فوئر هم جزیی از قاعدهی کلی آمریکایی بودن است. با وجودی که سعی میکند آن قاعدهی کلی را بشکند. من به درست و غلط بودن این الگو نمیپردازم ولی این بخشی از جهان آمریکایی است که در صفحه ۷۸ این موضوع به خوبی دیده میشود.
جایی که اسکار به پدر میگوید: «این وجودی که ما داریم چقدر بی اهمیته» و پدر سعی میکند برای او توضیح دهد که وجود اهمیت دارد.
پدر گفت: فکر کن اگر فقط یک دانه شن را از صحرای ساهارا جابجا کنی چه معنایی میدهد؟
گفتم: نمیدونم.
گفت: بهش فکر کن.
دربارهاش فکر کردم. گفتم: این معنی رو داره که من یه دونه شن جابجا کردم.
گفت: این یعنی تو صحرای ساهارا را تغییر دادی.
گفتم: معنیاش چی میشه؟
گفت: من درباره نقاشی مثل مونالیزا یا درمان سرطان حرف نمیزنم. درباره جابجایی یک دانه شن به اندازه یک میلیمتر حرف میزنم. اگر تو این کار را انجام نمیدادی تاریخ بشر یک مسیر یک طرفه میشد و تو نجاتش دادی.
از نظر من این نمایی تمام قد از آن الگوی آمریکایی است که وجود خودش را به تاریخ بشر و تغییر آن پیوند میدهد.
نشست نقد و بررسی رمان «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» در دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار شد؛ رویای آمریکایی
آوای کرمانشاه، زینب امینی: جلسه نقد و بررسی رمان «بسیار بلند و فوقالعاده نزدیک» اثر جاناتان سفران فوئر، که توسط محسن یاوری مترجم کرمانشاهی، به فارسی برگردانده شده است، در دانشکده پزشکی دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار شد. جاناتان سَفران فوئر ۲۱ فوریه ۱۹۷۷ در واشنگتن دیسی آمریکا به دنیا آمد، اولین رمانش تحت عنوان «همهچیز […]
- ارسال توسط : خبر 24
- 336 بازدید
- بدون دیدگاه